چکیده
در سالهای اخیر، هر روز بر تعداد و توسعه بنگاههای اقتصادی افزوده میشود و از آنجا که تعداد آنها به صورت مستمر رو به گسترش است، در نتیجه ساختار سازمان و اقتصاد جامعه را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است.
به عبارتی، شرکتها و بنگاههای اقتصادی در درون یک ساختار و نظام اجتماعی به مثابه یک خرده نظام اجتماعی عمل کرده و در یک دورنمای گسترده، نوعی وابستگی متقابل میان سایر سیستمها را به نمایش میگذارند. نظریه مسئولیت اجتماعی شرکتها، رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه را مورد توجه قرار میدهد. مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها یعنی چگونه از طریق کسب و کار مسئولانه، ایجاد ثروت کنیم.
رفتار تجاری شرکتها تاثیرات عمیقی بر کارکنان، مشتریان، پیمانکاران، محیطزیست و جامعه برجای خواهد گذاشت. در واقع هدف اصلی مسئولیت اجتماعی شرکتی، گردهم آوردن تمامی بخشها اعم از دولتی، خصوصی و نهادهای اجتماعی جهت همکاری با یکدیگر است تا موجب همسو کردن مسئولیت سازمانها با سیاستهای کلان جامعه گردد و به توفیق، رشد و پایداری کسب و کار و نهایتا توسعه پایدار جامعه منتهی شود. بنابراین موفقیت هر کسب و کاری با پیشرفت جامعه حاصل میشود و رابطه مستقیمی میان این دو برقرار است.
اهمیت این موضوع از آنجا آشکار میگردد که امروزه از ۱۰۰ اقتصاد برتر دنیا، ۵۱ عدد از آنها شرکت هستند. بدیهی است، نقش مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتهای چند ملیتی موفق که تأثیر آنها بر اقتصاد جهانی از اکثر کشورهای در حال توسعه بیشتر است، میتواند بر روابط و ساختار اجتماعی سازمانهای مردم نهاد، تاثیر چشمگیری داشته باشد.
- مقدمه:
موضوع و مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در چند سال اخیر با توجه به رشد سازمانهای غیر دولتی، جنبشهای اعتراضی علیه قدرت شرکتها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه، گسترش شرکتهای سهامی عام و رسواییهای مالی و اخلاقی شرکتهای بزرگ، تبدیل به پاردایم مسلط و غالب در فضای اداره شرکتها شده است.
افکار عمومی، بهویژه در جوامعی که دیدگاههای برنده –برنده جا نیفتاده، بنگاههای اقتصادی و سرمایهداران را کسانی می پندارند که برای سود بیشتر به ضرر جامعه و مصرف کنندگان عمل می کنند. هر روزه بر تعداد کسانی که بر کنترل شرکتهای بزرگ تاکید داشته و بر تاثیر آن در زندگی بشری اعتراض دارند، اضافه میشود. در میان مردم عادی، شک و سوءظن نسبت به عملکرد شرکتها بالا گرفته و مردم مشروعیت ارزشهای مادی که نمادی از زندگی مدرن است، را زیر سئوال برده اند.
در طی سالهای اخیر، جنبشهای اجتماعی در اعتراض به قدرت شرکتهای فرا ملی و سهامی بزرگ، افزایش چشمگیری داشته؛ به نحوی که در گردهمایی سران شرکتها یا رهبران کشورهای صنعتی در اجلاس ها همچون “سیاتل” و “داووس”، شاهد قدرت نمایی این جنبش های اعتراضی بودهایم.
نگرانی مردم این است که شرکتها نسبت به اعمال، برنامهریزیها و سیاستهای خود به جامعه جهانی پاسخگو نیستند. فعالان طرفدار محیط زیست، گروههای حقوق بشر، اتحادیههای تجاری و بسیاری از شهروندان آگاه و هوشیار خواستار پاسخگویی شرکتها هستند. این گروههای اجتماعی، بر این باورند که شرکتها باید در خدمت رفع نیازهای مردم باشند. در دو دهه اخیر، بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاران برای جبران این فضای ظن نسبت به اهداف شرکتها، در مورد موضوعاتی مانند محیط زیست، بهبود شرایط اجتماعی و رفاه اجتماعی فعال شده و سرمایهگذاری نموده اند.
در کشورهای توسعه یافته، مؤسسات بازرگانی و شرکتهای تجاری خود را ملزم به مشارکت در امور اجتماعی میدانند، به این دلیل که شرکتهای بزرگی چون «جنرال موتورز» و «مایکروسافت» با تأسیس بنیادها و سازمانهای خیریه به این الزام پاسخ داده و آن را بخشی از تعهد و وظیفه خود تلقی میکنند. شرکتهای کوچکتر نیز از راههایی چون کمکهای خیریه و کمکهای اهدایی به سازمانهایی چون صلیب سرخ، هلال احمر، دانشگاهها، بهبود شرایطکاری و رعایت حقوق مصرف کننده و توجه به توسعه پایدار به این الزام پاسخ دادهاند.
به عبارت دیگر، شرکتها در اینگونه کشورها پذیرفتهاند که همه جا معادله هزینه – فایده به صورت مستقیم برقرار نیست و احساس تعهد به جامعهای که در آن فعالیت و زیست میکنند، بخشی از وظایف و نقش شرکت در پیشبرد اهداف آن تلقی میشود، از این رو بایستی در راستای ارزشهای جامعه و سیاستهای بهبود کیفیت زندگی شهروندان حرکت نموده و به عنوان یک نهاد پاسخگو در عرصه اجتماعی وارد شوند. همچنین مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) توجه بسیاری از محققان و صاحبنظران را در طی دهه گذشته به خود جلب کرده است.
شاخصهای اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها
اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها، با شاخصهای مختلفی ارائه شده است؛ به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۹ دانشکده بوستون سه بعد را برای آن معرفی میکند:
بعد شهروندی (شامل همکاری سازمان با انجمنهای محلی جهت انجام مسئولیتهای محیطی و اجتماعی)
بعد نظارت (انجام کسب وکار به شیوهای منصفانه و واضح)
بعد محل کار (شامل رفتار با کارمندان به شیوهای منصفانه و پرداخت مناسب دستمزد به آنها بابت ارائه خدمات)
این شاخصها در ارتباط با مسئولیت اجتماعی با توجه به دیدگاه مصرفکنندگان و مشتریان شرکت تعیین شده و نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی باعث ایجاد فرصتهایی مغتنم جهت رشد و شکوفایی شرکتها در بازار و بین مشتریان میشود. از آنجائیکه سازمانها نیازهای ذینفعان مختلفی (سهامداران، مشتریان و کارکنان) را برآورده میسازند، برای آنها بسیار مهم است که با مسئولیت اجتماعی به خوبی آشنا باشند.
دوران نگاه کردن تک بعدی به ترازنامه مالی شرکتها که فقط سود خالص و نهایی را ملاک موفقیت شرکتها میدانستند، گذشته است. به همین دلیل، مسئولیت اجتماعی، به مقوله کسب و کار و ترازنامه مالی شرکتها، به جای نگاه سنتی، نگاهی سه بعدی دارد.
این بدان معناست
که، مسئولیت اجتماعی برای اعتبار سنجی شرکتها، سود، جامعه و محیط زیست را
همزمان در ترازنامه مالی شرکتها و مجموعه رفتارهای اقتصادی بنگاهها،
بررسی و لحاظ میکند.
در این نوشتار با مفهوم، ابعاد، دامنه و گستره مسئولیت اجتماعی شرکتها آشنا خواهید شد.
مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها
مسئولیت اجتماعی شرکتها به این معناست که موسسات باید بتوانند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق انجام فعالیتهای خود به بهبود رفاه اجتماعی کمک کنند. این دیدگاه از این باور ناشی میشود که یک کسب و کار با محیط اطرافش بسیار درهم تنیده و موفقیت آن وابسته به سلامت جامعه است.
بوئن در سال ۱۹۵۳ برای اولین بار مسئولیت اجتماعی شرکتی را در کتابش با همین عنوان چنین تعریف کرد: «مسئولیت اجتماعی عبارتست از «تعهد اجتماعی سازمان برای پیروی از خط مشیها، تصمیمات و عملیاتی که با توجه به ارزشها و اهداف جامعه مطلوب باشد.»
در حالیکه صاحبنظران دیگر بیان میکنند که مسئولیت اجتماعی عبارت است از تلاش اجتماعی شرکت برای ارتقای کالاها و محصولاتی که به جامعه عرضه میکند، در حالیکه سودمالی چندانی برای شرکت ندارد.
کارول (۱۹۹۱) نیز تعریف جامعی از مسئولیت اجتماعی دارد، او بیان میکند که ۴ بعد برای مسئولیت اجتماعی قابل تصور است: بعد اقتصادی، بعد قانونی، بعد اخلاقی و بشردوستانه.
بعد اقتصادی بیان کننده مسئولیت اقتصادی شرکت نسبت به ذینفعانش است، بعد قانونی مرتبط با تعهد شرکت نسبت به پیروی از قوانین و مقررات وضع شده به وسیله قانونگذاران است. بعد اخلاقی نیز بیان کننده آن است که شرکت میباید عادلانه و منصفانه رفتار کند و علاوه بر این تصمیمات و عملکرد آن نیز باید با توجه به تعهدات قانونیاش باشد.
بالاترین سطح این ۴بعد، بعد انساندوستانه آن است که شرکت را مسئول برای فعالیتهایی میداند تا بتواند سطح رفاه انسانها را ارتقا دهد و حسن نیت خود را در جامعه ثابت کند. به زعم کارول (۱۹۹۱) این ۴بعد نظم سلسله مراتبی دارند، چنانکه بعد اقتصادی پایینترین و بعد بشردوستانه بالاترین بعد آن است.
از آنجا که هدف اولیه شرکتها افزایش سود است و تأمین نیازهای یک جامعه نیست، «هنریکویس» و «سادورسکیی» (۱۹۹۹) بیان میکنند که مسئولیت اجتماعی شرکتها متمرکز بر تأمین انتظارات ذینفعان به جای کل جامعه است.
آنها
ذینفعان جامعه را به ۴دسته تقسیم میکنند که شامل ذینفعان سازمانی
(مشتریان، کارمندان، سهامداران و تأمینکنندگان)، ذینفعان اجتماعی (ساکنان
یک محل)، ذینفعان قانونی و ذینفعان رسانهای میباشند.
آنها بر این
باورند که مسئولیتاجتماعی بر روی این گروههای ذینفع بسیار مؤثر است و از
میان این ذینفعان، کارکنان مهمترین گروهاند که میباید بررسی شود که چگونه
آنها میتوانند بر فعالیتهای مسئولیتاجتماعی تأثیر بگذارند.
همچنین مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در دهه اخیر به پارادایم غالب و مسلط حوزه اداره شرکتها تبدیل شده است و شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی، پاسخگویی در برابر شهروندان و محیط اجتماعی را جزئی از استراتژی شرکتی خود میبینند.
این
مفهوم موضوعی است که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته و کشورهایی با
اقتصاد باز به شدت از سوی تمامی بازیگران حکومتها، شرکتها، جامعه مدنی،
سازمانهای بینالمللی و مراکز علمی دنبال میشود.
– حکومتها، به مسئولیت اجتماعی شرکتها از منظر تقسیم وظایف و مسئولیتها و حرکت در جهت توسعه پایدار در جامعه مدنی نگاه میکنند؛
– شرکتها،
مسئولیت اجتماعی شرکتی را نوعی استراتژی تجاری میبینند که باعث میشود در
فضایی به شدت رقابتی، بر اعتبارشان افزوده شود و سهمشان در بازار فزونی
گیرد؛
– جامعه مدنی و سازمانهای غیردولتی، به این دلیل از شرکتهای مسئولیت اجتماعی میخواهند که به رسواییهای مالی و فجایع حاصل از عملکرد شرکتها آگاهی و اشراف دارند؛
– سازمانهای بینالمللی،
با توجه به اینکه تأثیرگذاری شرکتها در دنیای امروز بسیار بیشتر از حکومت
ها است، حل چالشهای جهانی را بدون مشارکت شرکتها غیر ممکن می دانند،
همچنین بسیاری از سیاستمداران به نوعی مدیران شرکت ها نیز هستند؛
– مراکز علمی و دانشگاهیان، نیز
به مسئولیت اجتماعی شرکتها از زاویه نقش شرکتها در توسعه یک کشور، توسعه
دموکراسی، تداخل وظایف، مسئولیتهای یک شرکت با حکومت و همپوشانی های
حاصل از آن می نگرند.
به همین دلیل است که امروزه در جهان رقابت، موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها به پارادایمی غالب در حوزه اداره شرکتها تبدیل شده است. در یک جامعه مدنی، گروه ذینفعان شامل کل جامعه میشود. ذینفعان، جوامع محلی، ملی و جهانی را در بر میگیرند. پیامهای مسئولیت اجتماعی شرکتی در سطح محلی، شامل فعالیتهایی در راستای بهبود شرایط مکانی است که کارکنان در آن زندگی و کار میکنند.
شرکتها در سطح ملی از عباراتی استفاده میکنند تا تلاشهایشان را در زمانهای بحرانی در جهت ارتقاء منافع ملی کشورهای به خصوصی توصیف نمایند. در سطح جهانی، شرکتها نگرانیهای خود را پیرامون زندگی شهروندان مطرح میکنند و تلاش میکنند تا با استفاده از منابعی که از طریق فروش محصولاتشان به دست میآورند، کیفیت زندگی شهروندان را ارتقاء دهند.
ابعاد؛ دامنه و گستره مسئولیت اجتماعی شرکتی
۱٫ مسئولیت اجتماعی شرکت در رهبری و فرایندهای درون سازمانی
ماموریت و چشم انداز، خط مشیها و رویهها، کدهای اخلاقی، مقررات و آیین نامهها
۲٫ مسئولیت اجتماعی شرکت در اقتصاد و صنعت
تامینکنندگان
و پیمانکاران زنجیره تامین، حقوق مشتریان و مصرفکنندگان،
سرمایهگذاریاجتماعی مسئولانه، مسئولیت در قبال محصول، مدیریت خرید
مسئولانه، لابی کردن مسئولیتپذیری.
۳٫ مسئولیت اجتماعی شرکت در محیط کار
ایمنی و سلامتی کارکنان، آموزش و توانمندسازی کارکنان، حقوق بشر، کار شایسته، تبعیض
۴٫ مسئولیت اجتماعی شرکت در محیط زیست
توسعه پایدار، کاهش آلودگی، مدیریت ضایعات، صرفه جویی در انرژی، مدیریت خرید سبز
۵٫ مسئولیت اجتماعی شرکت در جامعه و کشور
جامعه محلی، جامعه دانشگاهی، مشارکت با نهادهای اجتماعی، مشارکت با سازمانهای غیر دولتی، حمایت از فعالیتهای داوطلبانه کارکنان، کمک های خیریه و اسپانسرینگ.
در
حال حاضر موفقیت و تداوم حیات شرکتها، در گرو مسئولیتشان در قبال جامعه
میباشد. بنابراین مسئولیت اجتماعی با رویکردی آیندهنگر، نه تنها سیاستی
هزینهبر تلقی نخواهد شد بلکه به عنوان سرمایهگذاری انسانی و اجتماعی نیز در نظر گرفته میشود.
امروزه
کارایی اقتصادی و سودآوری، تنها مسئولیت شرکتها تلقی نمیشود بلکه
مسئولیت اجتماعی آنها نیز مهم و مورد توجه جامعه میباشد. همانگونه که
شرکتها با تولیدات خود، جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند، جامعه نیز آنها
را ملزم به انجام مسئولیت اجتماعی میکند تا علاوه بر تولید و ارائه خدمات
مطلوب، ملاحظات اجتماعی را نیز رعایت کنند.
جامعه انتظار دارد که شرکتها در نحوه برنامهریزیها و نوع عملکردشان، بتوانند یک رابطه کلان–بخشی برقرار ساخته و آن را مدیریت کنند؛ بهگونهای که گسترش و توسعه یک بخش، عدم توسعه بخش دیگر را به دنبال نداشته باشد و تعارضات و گسیختگیها، هزینهای را به سایر بخشها تحمیل نکند.
ضمن آنکه بعد از دو دهه بحث و نظریهپردازی، هنوز مسئولیت اجتماعی شرکتها از تعریف روشن و پذیرش و اقبال همگانی برخوردار نشده است، تلاشهای بسیاری صورت گرفته و واژههای بسیاری وقف تشریح این مفهوم و کاربرد و اثرات آن شده است.
بدین ترتیب مسئولیت اجتماعی شرکتها در قالب یک مفهومی ناشناخته بوده و ضمن اهمیت فراوانی که در محتوای آن قرار دارد، کاربرد آن مورد بیتوجهی قرار گرفته است. اما تلاش تمامی بازیگران این جهان رقابتی شامل شرکتها، سازمانهای بینالمللی، حکومتها و جامعه مدنی در این راستا این است که این مفهوم را زنده نگه دارند، ولی هر یک از این بازیگران از زاویه دید خود به این موضوع مینگرند و انتظاراتی از این مفهوم دارند.
“واتاو” از صاحبنظران مسئولیت اجتماعی، معتقد است که مسئولیت اجتماعی شرکتها معانی مختلفی دارد و برای همه افراد یکسان نیست. برخی مفهوم تعهد یا مسئولیت قانونی را در این واژه میبینند و برخی دیگر آن را به معنی رفتار مسئولانه اجتماعی بر حسب رعایت مسائل اخلاقی میدانند.
گروهی دیگر مسئولیت اجتماعی را معادل پرداخت صدقه و کمکهای خیریه دانستهاند و بعضی نیز آن را به معنی آگاهی اجتماعی میپندارند، بسیاری از آنان که معنای واقعی این مفهوم را دریافتهاند، آن را به معنی مشروعیت و مقبولیت میدانند و تعداد کمی هم آن را به مثابه نوعی وظیفه محول شده به شرکتها، جهت اعمال ضوابط رفتاری مسئولگرایانه برای بنگاههای اقتصادی، بازرگانان و صنعتگران میپندارند.
با گذر زمان، مفهوم اخلاق تجاری و پاسخگویی زیست محیطی شرکتها رواج یافت و از دهه ۱۹۸۰ به بعد تمایل عمومی به تأیید مسئولیتپذیری اجتماعی گستردهتر شد و رسواییهای شرکتی از یک سو و جهانی شدن شرکتها از سوی دیگر، بر این تمایل افزود.
در دهه ۱۹۸۰، به ویژه در عصر سیاستگذاریهای اقتصادی احزاب محافظه کار (تاچر و ریگان) و به دنبال تلاش سازمان ملل برای ایجاد ضوابط رفتاری برای شرکتهای فراملی که به حال خود رها شده بودند، مقاومتهای عمدهای علیه شرکتهای فراملیتی ایجاد شد.
در ایران مسئولیت اجتماعی شرکتها در قالب مفاهیمی چون وقف و وامهای قرضالحسنه نمود یافته بود.
البته وقف به عنوان سنت ملی اسلامی عمدتاً محدود به ساخت مدرسه و یا مسجد میشده است و تجار و صاحبان صنایع در ساخت و تأمین هزینههای این اماکن مشارکت داشتهاند.
در سنت زرتشت نیز هر فرد زرتشتی موظف بوده یک دهم درآمد خود را صرف داد و دهش، کمک به فقرا و رفع مشکلات اجتماعی و مشکلات مالی هم کیشان خود کند.
با توجه به اینکه فضای صنعتی در ایران در دهه اول ۱۳۰۰ به آرامی شکل میگرفت و تعداد کارگران صنعتی آنچنان زیاد نبود، اغلب صاحبان صنایع با افراد جامعه و کارکنان خود دارای روابط اجتماعی گسترده ای بودند و نقش پررنگ مذهب و سنت باعث میشد، مشارکتهای اجتماعی گستردهای داشته باشند.
اما در دوران معاصر و تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که صنعت و بخش خصوصی در کنار دولت نقش تعیین کنندهای در سیاست کلان جامعه ایفا میکنند، ایران نیز ناگزیر جهت ایجاد تحول در نقش شرکتهای بخش خصوصی، از اصول و قوانین جهانی پیروی کرده است و با استفاده از موارد زیر به اهمیت مسئولیت اجتماعی در جامعه مدنی تاکید نموده است:
۱٫ معاهدههای جهانی سازمان ملل متحد
۲٫ کنوانسیونهای سازمان بین المللی کار
۳٫ گواهی نامههای ISO ۱۴۰۰۰
۴٫ اقدامات گزارشی جهانی(GRI)
۵٫ اصول جهانی سولیوان
۶٫ استاندارد مسئولیت اجتماعی ۸۰۰۰ SA
ارتباط میان مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار
اگرچه بسیاری از مردم از دو اصطلاح مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار، به جای یکدیگر استفاده میکنند. اما این دو دیدگاه، مفاهیمی کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند.
توسعه پایدار مفهومی گسترده و پذیرفته شده است. همچنین راهنمای تصدیق بین المللی مربوط به گزارش۱۹۸۷ کمسیون جهانی توسعه و محیط زیست، با عنوان “آینده مشترک ما” میباشد که یک دستور جلسه جهانی برای تغییر است.
اهداف چالش برانگیز توسعه پایدار
حذف فقر، بهداشت برای همه، عدالت اجتماعی با در نظر گرفتن نیازهای جامعه با محدودیتهای اکولوژیکی، بدون از بین بردن نیازهای نسل آینده، از اهداف چالش برانگیز توسعه پایدار میباشد.
سازمانهای بینالمللی زیادی اهمیت چنین موضوعاتی را پس از سال ۱۹۸۷ تصدیق کردهاند -مانند کنفرانس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۲ ، با موضوع محیط و توسعه و توسعه پایدار جهانی در سال ۲۰۰۲ – و در نهایت هدف توسعه پایدار را دستیابی به حالت “پایداری” تعریف کردهاند.
اما مسئولیت اجتماعی بر سازمانها تمرکز دارد، نه بر کره زمین. به هر جهت، مسئولیت اجتماعی از توسعه پایدار جدا نمیباشد، چراکه هدف اصلی مسئولیت اجتماعی یک سازمان که باید به توسعه پایدار کمک کند، شامل بهداشت و رفاه اجتماعی میباشد.
اصول هفتگانه مسئولیت اجتماعی و رابطه آن را با توسعه پایدار
با توجه به نقش میانجی سازمانها و وجود بخش خصوصی در سیاست کلان جامعه، میتوان مدل مفهومی زیر را ارائه نمود:
شکل ۱.مدل مفهومی مسئولیت اجتماعی
توسعه پایدار، اساساً مفهومی متفاوت از پایداری یا تداوم حضور یک سازمان خصوصی میباشد. پایداری یک سازمان خصوصی، ممکن است با پایداری کل جامعه (اداره جنبههای اجتماعی، اقتصادی و محیطی در یک سازمان با روشی یکپارچه) سازگار باشد و یا نباشد. در نتیجه مصرف پایدار استفاده از منابع پایدار و معیشت پایدار را به پایداری کل جامعه وابسته میسازد.
این
دیدگاه که سازمان صرفاً باید در پی سودآوری باشد، هم اکنون در سطح جهانی،
دچار دگرگونی شده و شایسته آن است که سازمانها علاوه بر توجه به حفظ
منافع، سودآوری و بقای مادی، از دیگر ابعاد وجودیشان در عرصه جهانِ
پیرامون خود نیز غافل نشوند و تلاش کنند سهمی در حفظ، ارتقاء و سازندگی
جامعه به مثابه جزئی از کلّ ساختار اجتماعی داشته باشند.
به این ترتیب
میتوان جهانی بهتر، زیباتر و زیبندهتر، آنچنان که زیستگاهی درخورِ ابنای
بشر به عنوان اشرف مخلوقاتِ آفرینش داشته باشند را فراهم آورند.
تحقیقات
جهانی حاکی از آن است که گرایش و ترجیح مشتریان و مصرفکنندگان برای
دریافت خدمات از سازمانهایی که تعهد بیشتری در ارائه محصولات با رویکردهای
مسئولانهتر دارند، رو به فزونی است.
همچنین تمایل و تکاپوی زیادی در سازمانها برای آموزش مفاهیم CSR و نهادینه سازی آن درسطوح مختلف اداری و نیز تطابق با استانداردهای مطرح جهانی و دریافت گواهینامههایی چون ۲۶۰۰۰ ISO ،SA8000، در سازمان متعالی (سرآمد) و غیره دیده میشود.
اهمیت توجه به مسئولیتهای اجتماعی سازمانها به حدی رسیده است که هم اکنون به عنوان یکی از مؤلفهها و شاخصهای اصلی سنجش و رتبهبندی بنگاههای برتر، شناخته میشود.
هرم مسئولیت پذیری اجتماعی
در سال ۱۹۹۱ دکتر “کارول” اصول ۴گانهای را تحت عنوان “هرم مسئولیتپذیری اجتماعی” عنوان نمود که بهطور خلاصه شامل موارد ذیل میباشد :
شکل ۲٫ هرم مسئولیت پذیری اجتماعی “کارول”
- مسئولیتپذیری اقتصادی:
برای یک بنگاه اقتصادی کسب سود و ارزش افزوده حاصل از تولید و خدمات، اصلیترین هدف محسوب میشود. بر این اساس، پاسخگوئی هرچه بهتر مسئولان و مدیران آن میتواند نقش به سزائی در ارتقاء کیفی سازمان، جلب مشارکت حداکثریِ درون سازمانی، ارتقاء و حفظ اعتماد در سطح جامعه، افزایش بازدهی و نهایتا رشد سود، داشته باشد. - مسئولیتپذیری حقوقی:
یک بنگاه اقتصادی در عین تمرکز بر سودآوری، ملزم به رعایت قوانین و مقررات موضوعه میباشد. تأمین بهداشت و ایمنی کارکنان و مصرفکنندگان، پرهیز از بروز مصادیق تبعیض از جمله تبعیض قومیتی و جنسیتی و توجه به مسائل زیستمحیطی در کلیه فرآیند تولید و ارائه خدمات از موارد متعددی است که در این مقوله مطرح است. - مسئولیت پذیری اخلاقی:
هر سازمان باید برای رسیدن به کیفیت برتر خدمات در مسیر اهداف متعالیاش، لازم است استانداردها و معیارهای اخلاقی- انسانی را عمیقاً در تار و پود ارکان خود نهادینه سازد. هنجارهایی چون ادب، انصاف، احترام متقابل، پرهیز از افکار و اعمال ناشایست، غیبت و… چراکه در غیر اینصورت، انرژیهایی که باید صرف سازندگی و ارتقاء سازمان شود، هزینه حاشیه سازیها و بی اخلاقیها میگردد. - مسئولیت پذیری بشردوستانه:
مشارکت داوطلبانه و بشردوستانه در طیف وسیعی از فعالیتهای عام المنفعه و به منظور التیام گوشهای از آلام جامعه و ایفای نقشی قوی و مؤثر در حل مشکلات و معضلات اجتماعی، بُعدی دیگر از ابعاد وجودی یک سازمان پیشرو و متعالی است.
بدیهی است تحقق همه جوانب مسئولیتپذیری اجتماعی، آنگونه که کارول به آن اشاره میکند و تبیینِ جامعِ زیرساختهای آن، هزینههایی در بر خواهد داشت، اما گاهی لازم است برای استقرار وضعیت مطلوب، به شکلی متناسب هزینههائی را نیز پرداخت کنیم.
امروزه در سطح جهان اقداماتی در سطوح بسیار وسیع و بنیادین در جهت تحول ساختار اجتماعی شرکتها صورت گرفته است اما در سالهای اخیر در ایران، سازمانهایی اقدام به راه اندازی سیستمهای CRS نمودهاند که از میان سازمانها و نهادهای موفق بینالمللی و ملی که در ارائه مسئولیت اجتماعی شرکتی به عنوان الگو مورد توجه قرار گرفتهاند، میتوان به سازمانهای زیر اشاره نمود:
در سال ۲۰۱۰، شرکت پپسی کمپین «Project Refresh Pepsi» را راه اندازی کرد. این کمپین برخلاف کمپینهای مرسوم مسئولیت اجتماعی شرکتی، موضوع خاصی را هدف قرار نداده بود و به جای آن بستری را از طریق وبسایت خود، برای مشارکت مردم و سازمانهای غیردولتی در بیان مشکلات و چالشهای اجتماعیشان و پیشنهاد برای رفع این معضلات فراهم کرده بود.
در این وبسایت هر فرد و NGO میتوانست طرح و برنامه خود را در یکی از حوزههای اجتماعی، فرهنگی- هنری، توسعه جامعه محلی و غیره ارائه دهد و بازدیدکنندگان وبسایت را از طریق سیستم رایدهی به حمایت از طرح و برنامه خود ترغیب کند.
برای اجرای این کمپین، ۲۰میلیون دلار بودجه در نظر گرفته شد، بودجهای که از بخش بازاریابی پپسی و به جای صرف هزینه در ایجاد تبلیغات تلویزیونی و بیلبورد حاصل شده بود. شرکت پپسی از طریق مشارکت مشتریان خود در مراجعه به وبسایت و بارگذاری طرح و برنامه خود در زمینههای ذکر شده و یا رای به طرحهای موجود، سعی نمود مشارکت ذینفعان خود را به حداکثر برساند.
بدین ترتیب، شرکت پپسی طرحهایی که از دیدگاه بازدیدکنندگان، بیشترین رای را به خود اختصاص داده بود، مورد حمایت مالی خود قرار داد و هر ماه ۳٫۱ میلیون دلار از این بودجه بر اساس رای مردم در پورتال شرکت، به طرحهای منتخب تخصیص داده میشد.
برنامهها و طرحهای بسیار خلاقانهای توسط مردم، مشتریان و سازمانهای مردم نهاد برای حل چالشهای اجتماعی در حوزههای ذکر شده مطرح شد که برخی از آنها زیربنای برنامههای تبلیغاتی آینده پپسی قرار میگرفت. همچنین پپسی با قراردادن یک کد داخل درب بطریهای نوشابه، امتیاز ویژهای را به مشتریان خود اعطا نمود که از طریق آن مشتریان توانایی اختصاص ۹۹ رای بیشتر به طرح مورد نظر خود را در وبسایت مربوطه کسب میکردند.
نکته مهمی که این کمپین را منحصربه فرد میکند، ادغام اهداف بازاریابی با فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکت است. بودجه این کمپین از واحد بازاریابی پپسی تامین شده بود و در گوشه و کنار این کمپین تمام عناصر رایج ارتقای برند پپسی حضور داشت. عناصری مانند شعار «هر پپسی جهان را تازه میکند» یا در نظر گرفتن «برنامههای ایجاد وفاداری در مشتریان» در موازات کمپین، استقبال بینظیر مردم و مراجعه پرشمار آنها به پورتال کمپین، خود نمونه بسیار موفق از افزایش مشارکت مشتریان و افزایش شهرت و محبوبیت برند تجاری آن است.
شرکت آسان موتور
از آنجا که آمار تصادفات رانندگی در ایران عاملی جدی برای آسیبهای روحی، جسمی و اجتماعی کودکان محسوب میشود، این شرکت با شناسایی کودکان آسیبدیده و اهدای هدیه در زمینه نیازهای تحصیلی، معیشتی و خانوادگی آنان و ایجاد کمپین خبری “شبدر امید” به افزایش آگاهیهای اجتماعی نسبت به عواقب ناگوار سهلانگاری و بیتوجهی در هنگام رانندگی، کمکهای شایانی نموده و با دلجویی از کودکان بین ۷ تا ۱۸ سال که والدین خود را از دست داده بودند در کاهش صدمات منفی روحی و روانی کودکان بازمانده از این حوادث، تلاش کردند.
شرکت دنون
عدم
توجه به انتظارات کارکنان به ویژه کارکنان صاحب فرزند و نبود تعادل میان
کار و زندگی در میان آنان، چالش اصلی پیش روی این شرکت بود. طبق نظرسنجی
سالانه شرکت دنون، انتظارات کارکنان شامل موارد زیر بود:
ایجاد تعادل میان کار و زندگی و تسهیل شرایط بازگشت مادران به کار پس از مرخصی زایمان.
از اینرو شرکت با ایجاد کمپین «دوستدار کارکنان صاحب فرزند» در جهت ایجاد تعادل میان کار و زندگی کارکنان خود تلاش نمود و با اقداماتی از قبیل افزایش یک ماهه مدت زمان پرداخت کامل حقوق برای مرخصی پس از زایمان، کوتاهتر کردن روزکاری در دو ماه اول پس از زایمان، دادن یک روز مرخصی اضافی برای مردانی که تازه صاحب فرزند شدهاند، ایجاد انعطاف پذیری (گزینههای مختلف برای کار انعطافپذیر و ساعات منعطف کاری، کار در منزل و…)، توجه به مادران به ویژه هنگام بارداری، ایجاد محیطکاری مناسب و فراهم نمودن تسهیلات ویژه برای مادران.
این فعالیتها موجب گردید اعتبار و وجهه شرکت مذکور در نزد ذینفعان ارتقای یابد، بیستهزار نفر از کارکنانی که صاحب فرزند بودند به طور مستمر آموزش ببینند و رضایتمندی کارکنان به میزان ۱۲درصد افزایش یابد.
شرکت باند و گاز کاوه
از آنجاییکه سازمانها تاثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند، فعالیت آنها باید بگونهای باشد که در آن زیانی به جامعه و ذینفعان نرساند، بنابراین مسئولیت اجتماعی با مفاهیمی همچون تعهد و پاسخگویی اجتماعی نیز در ارتباط است.
بر اساس این مفهوم شرکت باند و گاز و پنبه کاوه در روند توسعه بازار خود با توجه به مشکلات خود من جمله:
عدم وجود دانش مناسب برای تولید با کیفیت نزد تولیدکنندگان و تامینکنندگان، عدم وجود تجهیزات و سخت افزارهای لازم برای تولید با کیفیت نزد تولیدکنندگان و تامینکنندگان، عدم آگاهی کارکنان
شاغل در شرکت (به خصوص واحد تولید و کنترل کیفیت) از الزامات تولید با
کیفیت آگاهی نداشته و انگیزه مناسب برای کارکنان جهت انجام صحیح کار، این
شرکت سعی نمود با نگاهی اقتصادی، اجتماعی و انسانی بر مشکلات خود فائق آید.
در این شرکت، در ابتدا علت تولید کالاهای بیکیفیت، توسط تامینکنندگان و سپس علت خرید کالاهای بیکیفیت توسط مراکز مصرف درمانی-بیمارستانی و عدم توجه به احتمال تاثیر این کالاها بر روی فرایند بهبود بیمار، مورد بررسی قرار گرفت.
این شرکت بر روی عامل انسانی تولید و کنترل کیفیت و در نهایت تمامی کارکنان تمرکز و با یک برنامهریزی مشخص و دقیق الزامات و ظرایف مربوط به تولید با کیفیت و تاثیر آن بر فرآیند بهبود بیمار را طی جلسات مداوم هر ماهه بررسی نمود و کلیه اطلاعات بهدست آمده را در اختیار کارکنان قرار داد و بدین ترتیب آموزش لازم برای اطمینان از آگاهی کارکنان انجام شد.
شرکت فیلیپس (Philips)
این شرکت مسئله و چالش اصلی خود را در حوزه مسئولیت اجتماعی، به بحث آگاهی کودکان نسبت به زندگی سالم و فرهنگ معرفی آن، اختصاص داده است. در این مسیر شرکت فیلیپس با ترغیب کارکنان به مشارکت داوطلبانه در پروژههای تعریف شده به مدت سه روز در سال با هدف افزایش آگاهی کودکان دانشآموز در رابطه با الگوهای سلامتی و تندرستی، گام موثری برمیدارد. نمونههایی از فعالیتهای این شرکت، عبارتند از:
حمایت از برنامه مدارس در جهت ترویج الگوهای بهینه مصرف انرژی مانند تجهیزات روشنایی، تدوین کتابچههای راهنما مختص دانشآموزان در رابطه با آب و هوا، بهداشت دهان و دندان، ورزش و محیط زیست و تدوین کتابچههای راهنما تحت عنوان «جنگاوران سلامتی» برای کارکنان فیلیپس، به منظور آشنا کردن دانشآموزان با نحوه زندگی سالم.
در نتیجه این اقدامات، انگیزه و تعلقخاطر کارکنان فیلیپس به شرکت در اثر افزایش آگاهی آنان درباره اهمیت دادن شرکت فیلیپس به موضوع سلامت و تندرستی جامعه، ارتقای قابل ملاحظهای داشت. افزایش اعتبار، رضایت و وفاداری مشتریان کنونی و بالقوه و همچنین ایجاد ارتباط پاینده با کودکان تحت آموزش از دیگر نتایج مهم این فعالیت بود.
شرکت Sekem
شرکت Sekem، تولید کنندهای پیشرو در زمینه مواد غذایی ارگانیک در مصر است که در سال ۱۹۷۷ تاسیس شده است. محصولات تولیدی این شرکت، طیف وسیعی از غذاهای طبیعی، داروهای طبیعی، محصوالت لبنی، عسل، میوه، سبزیجات تا پنبه و منسوجات ارگانیک را شامل میشوند.
این شرکت در راستای تدوین استراتژی پایداری
شرکتی، چشم اندازی جسورانه و جامعی را در رابطه با توسعه اجتماعی و زیست محیطی تعریف کرده است:
بازیابی و احیای زمینهای بیابانی از طریق شیوههای کشاورزی ارگانیک، تولید موادغذایی ارگانیک برای بازارهای محلی و سرمایهگذاری مجدد سود شرکت در جامعه.
به گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۹، بیابانزایی در منطقه عرب در حال گسترش بود. تا جایی که در حال حاضر دو سوم این سرزمینها را بیابانها تشکیل دادهاند. جلگه نیل در مصر یکی از مناطقی است که بیشترین آسیب را در این زمینه دیده است.
بخش کشاورزی مصر از گذشته نیز با مشکلاتی مواجه بوده است؛ یکی از دلایل این امر، استفاده ناپایدار از کودها و دیگر موادشیمیایی در فعالیتهای کشاورزی این منطقه است.این بیابانزایی فزاینده، هم اکنون یک پنجم سرزمینهای عرب را تهدید میکند.
شرکت Sekem الگوی کسب و کار نامرسومی ارائه داده است. با اینکه هدف این شرکت، سودآوری است اما حداکثرسازی سود را به عنوان آرمان خود تعریف نکرده است. این شرکت، از طریق شیوه به اشتراکگذاری سود، عایدی خود را با کشاورزان خرده پا در شبکهاش، سهیم میشود.
مرکز توسعه و
فناوریهای شرکت در ارتقای مهارتها و ظرفیتهای کارکنان، سرمایهگذاری
میکند و مرکز پزشکی این شرکت تاکنون برای بیش از سی هزار نفر از کارکنان و
جامعه محلی خود، خدمات بهداشت و سلامت، فراهم کرده است.کلیه این فعالیتها
فقط از طریق سرمایهگذاری مجدد سود، انجام شده است. شایان ذکر است که با
موفقیت در بازارهای داخلی و جهانی، درآمد این شرکت از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰
،سالانه چهارده درصد رشد داشته است. این شرکت، ارتباطی آشکاری میان پایداری
مالی و زیست محیطی را برای خود تعریف و به اثبات رسانیده است و این دو را
وابسته به یکدیگر میداند.
نتیجه گیری
در سلسله مقالات «مسئولیت اجتماعی شرکتی و مصادیق موفق آن» تلاش گردید ضمن مرور مفاهیم مسئولیت اجتماعی شرکتها، با تاکید بر نظریه “کارول” و اصول ارائه شده وی در ارتباط با نقش و رسالت سازمانها در زمینه مسئولیتاجتماعی و به منظور الگوسازی برای سازمانها، به معرفی نمونههای موفق و سازمانهای پیشرو در سطح جهانی به صورت عام و در جامعه ایران به شکل خاص، پرداخته شود. ضمن آنکه الگوی زیر به عنوان فرایند اشاعه فرهنگ مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی، در جامعه اقتصادی ایران پیشنهاد میشود.
شکل ۱ – الگوی اشاعه فرهنگ مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتی در ایران
راهکارهای عملی اشاعه فرهنگ مسئولیتپذیری اجتماعی
- سازمانها باید به مفهوم مسئولیت اجتماعی به عنوان یک فرصت نگاه کنند؛
- مسئولیت اجتماعی گزینهای برای رشد و پایداری بیشتر جامعه ارائه میدهد. در این رابطه، سازمانها باید درباره این مفهوم برنامههای مستمر آموزشی داشته باشند؛ چراکه افزایش آگاهی درباره مزایا و نقش حیاتی مسئولیتاجتماعی سازمانها در بهبود رقابتپذیری و ارتقای استانداردهای اجتماعی، مؤثر می باشد؛
- آموزشها در حوزه مسئولیت اجتماعی سازمانها، باید هم برای مدیران ارشد، و هم برای کارکنان در هر سازمانی، طراحی و اجرا شده و در تمام سطوح سازمانی بکار برده شوند. کارکنان باید به طور جدی در مباحث مرتبط با این مفهوم شرکت کنند، زیرا آنان رابط بین سازمان و محیط اطراف آن هستند؛
- مدیران سازمانهای صنعتی و خدماتی باید بدانند که سرمایهگذاری روی آموزش این مفهوم، برای کارکنان میتواند به سودآوری در بلندمدت منجر شود. در حقیقت سرمایهگذاری روی مسئولیت اجتماعی، سرمایهگذاری در پایداری و رقابتپذیری است؛
- سنجههای مسئولیتاجتماعی سازمان با اهداف و شایستگی محوری سازمان، باید همسو باشند؛
- مفهوم مسئولیت اجتماعی در فرهنگ سازمان، بایستی نهادینه گردد.